حوس کردن

حوس کردن

حوس کردن

سلام بر شما همراهان گرامی سایت مهارتو. امروز میخواهیم شما را با معنی حوس کردن آشنا کنیم.
از اینکه تا آخر با مهارتو همراه خواهید بود سپاس گذاریم.

حوس کردن
هوس کردن

دقت کنید ما عبارت حوس کردن توی زبان فارسی نداریم. حوس به تنهایی استفاده میشود.

حوس. [ ح َ ] (ع مص ) بسیار جُستن. || گرد سرای گشتن بطلب چیزی. || پاسپر کردن. || دامن کشان رفتن. || نیکو پوست بازکردن بترتیب. (منتهی الارب ). || آمیزش و مخالطت کردن با کسی و اهانت کردن او را

هوس کردن

لغت‌نامه دهخدا

هوس کردن . [ هََ وَ ک َ دَ ] (مص مرکب ) هوس داشتن . در هوس افتادن . خواستن . خواهانی و آرزو کردن :
چنان به پای تو در مردن آرزومندم
که زندگانی خویشم چنان هوس نکند.

سعدی .

هوس کرده بودم که کرمان خورم
به آخر بخوردند کرمان سرم .

سعدی .

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.